سنگسار ثریا: پشت پرده واقعیت یا شایعه؟

سنگسار ثریا: پشت پرده واقعیت یا شایعه؟

آیا سنگسار ثریا واقعیت دارد

بله، داستان دلخراش سنگسار ثریا منوچهری، آن گونه که در کتاب و فیلم سنگسار ثریا م. روایت شده، یک واقعیت تلخ تاریخی است. این حادثه تکان دهنده در سال ۱۳۶۵ در یکی از روستاهای ایران رخ داد و به نمادی از نقض حقوق بشر و خشونت علیه زنان تبدیل شد. روایت زندگی و مرگ ثریا، نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان، موجبات تأمل و بحث های گسترده ای را فراهم آورد.

ماجرای ثریا منوچهری، داستانی است از رنج انسانی، بی عدالتی و تلاش برای بقا در برابر توطئه های پیچیده. این پرونده فراتر از یک رویداد قضایی، به آینه ای برای بازتاب ابعاد مختلف حقوقی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران بدل شد. آنچه بر ثریا گذشت، بارها در محافل داخلی و بین المللی مورد بحث و بررسی قرار گرفت و به گفت وگوهای مهمی درباره احکام کیفری، جایگاه زن و حقوق بشر در ایران دامن زد. این مقاله به کنکاش عمیق در این واقعه می پردازد تا نوری بر زوایای پنهان آن افکند و پاسخی جامع به این پرسش اساسی ارائه دهد که آیا سنگسار ثریا واقعیت دارد؟ و ابعاد آن را از آغاز تا بازتاب های جهانی تحلیل کند.

ثریا منوچهری که بود؟ روایت زندگی و سرنوشت

داستان ثریا منوچهری، زنی از دل روستاهای ایران، یکی از تأثیرگذارترین روایت های قربانی شدن بی گناهی است که در حافظه جمعی جامعه و جهان نقش بسته است. برای درک عمق این تراژدی، باید به زندگی و سرنوشت او نگاهی دقیق تر انداخت.

معرفی ثریا منوچهری: مادری در حصار تقدیر

ثریا منوچهری در سال ۱۳۳۰ چشم به جهان گشود. زادگاه او روستای کوهپایه بود، روستایی واقع در یکی از توابع استان اصفهان یا کرمان که در آن زمان، زندگی روزمره مردم با سنت های ریشه دار و باورهای محلی درهم تنیده بود. او در سنین جوانی ازدواج کرد و به همسری مردی درآمد که شغل او زندان بانی بود. ثریا، مادر هفت فرزند شد و تمام زندگی خود را وقف بزرگ کردن آن ها و اداره امور خانواده اش کرده بود. در زمان وقوع فاجعه، او ۳۵ سال بیشتر نداشت، سال هایی که قرار بود فصل میانسالی و آرامش زندگی اش باشد، اما به ناگاه به پایان رسید.

ثریا زنی ساده و روستایی بود که درگیر پیچیدگی های جامعه مدرن نبود. زندگی او، مانند بسیاری از زنان هم دوره و هم محل خود، حول محور خانه، خانواده و فرزندان می گذشت. او گمان نمی برد که روزی نامش به نمادی جهانی از بی عدالتی و نقض حقوق بشر تبدیل شود. سرنوشت او نه به دلیل اعمال خود، بلکه به دلیل تبانی ها و توطئه هایی که در اطرافش چیده شد، دستخوش تحولی هولناک گشت.

داستان تلخ سنگسار ثریا: توطئه ای در سایه بی عدالتی

ماجرای سنگسار ثریا منوچهری از یک درخواست طلاق آغاز شد. شوهر ثریا، زندان بانی که در زندان نیز با زنی دیگر رابطه برقرار کرده بود، تصمیم گرفت همسر دومی اختیار کند. اما او نه توانایی مالی کافی برای تأمین مخارج هر دو خانواده را داشت و نه تمایل به پرداخت مهریه ثریا. بنابراین، او به ثریا پیشنهاد طلاق داد، اما ثریا که نمی خواست زندگی و فرزندانش از هم بپاشد و همچنین از حق و حقوق شرعی و قانونی خود آگاه بود، این درخواست را نپذیرفت و مهریه اش را طلب کرد.

با امتناع ثریا، شوهرش نقشه ای شوم در سر پروراند. او با کدخدا و ملای ده تبانی کرد. در آن زمان، مردی به نام هاشم در روستا بود که همسر خود را از دست داده بود و با فرزند ناشنوایش زندگی می کرد. شوهر ثریا، با همکاری کدخدا و ملای ده، ثریا را متقاعد کرد تا به بهانه خدمتکاری به خانه هاشم برود و به او در امور منزل کمک کند. این حرکت، خود بخشی از توطئه بود تا زمینه برای اتهام ناروای زنا فراهم شود. فضای روستایی و سنتی، بستر مناسبی برای شکل گیری شایعات و سوءتفاهمات بود.

به زودی، اتهامات بی اساس و کذب علیه ثریا شکل گرفت. شوهر و همدستانش با بهره گیری از بافت سنتی و مذهبی روستا، ثریا را به زنای محصنه متهم کردند. روند به اصطلاح محاکمه کاملاً ناعادلانه و فاقد هرگونه اصول اولیه دادرسی بود. شهادت های دروغین و تبانی شده، که عمدتاً بر پایه ظن و گمان و نه بر مشاهده مستقیم عمل زنا استوار بودند، به راحتی پذیرفته شدند. ثریا فرصت دفاع واقعی از خود را نیافت و بی گناهی او نادیده گرفته شد. او قربانی یک سیستم قضایی ناعادلانه در مقیاس محلی و همچنین تبانی های افراد قدرتمند روستا شد.

لحظات پایانی زندگی ثریا منوچهری، از جمله تلخ ترین بخش های این روایت است. حکم سنگسار صادر شد و قرار شد در ملاء عام در روستا اجرا شود. در این لحظات طاقت فرسا، حتی شوهر ثریا که خود مسبب اصلی این فاجعه بود، در پرتاب اولین سنگ ها مشارکت داشت. این عمل نشان از اوج بی رحمی و بی وجدانی توطئه کنندگان داشت. از منظر فقهی و حقوقی، همان طور که وکلا و کارشناسان حقوقی بارها تأکید کرده اند، حکم صادره درباره ثریا به دلیل عدم رعایت شرایط دقیق و سختگیرانه اثبات جرم زنا، از اساس نادرست و غیرشرعی بوده است. ثریا منوچهری، بی گناه و مظلومانه، جان خود را بر سر توطئه و بی عدالتی نهاد.

داستان ثریا منوچهری، فریاد بی صدای قربانیانی است که در سایه توطئه های شوم و بی عدالتی های محلی، جان خود را از دست می دهند و یادآور اهمیت رعایت دقیق اصول دادرسی عادلانه در هر زمان و مکان است.

سنگسار ثریا م.؛ از رمان فریدون صاحب جمع تا فیلم سیروس نورسته

واژه سنگسار و نام ثریا منوچهری، بیش از پیش با انتشار یک رمان و سپس ساخت یک فیلم سینمایی، در اذهان عمومی جهان نقش بست. این آثار هنری، به صدای بی صدای ثریا تبدیل شدند و داستان او را از یک روستای دورافتاده در ایران، به گوش جهانیان رساندند و واقعیت داستان سنگسار ثریا را به تصویر کشیدند.

رمان سنگسار ثریا م. (فریدون صاحب جمع): صدایی از عمق سکوت

فریدون صاحب جمع، روزنامه نگار و نویسنده ایرانی-فرانسوی، پس از سفر به ایران و شنیدن داستان دلخراش ثریا منوچهری از زبان زهرا، خاله ثریا، عمیقاً تحت تأثیر قرار گرفت. او تصمیم گرفت تا این روایت تلخ را به رشته تحریر درآورد تا شاید از فراموشی آن جلوگیری کند و از طریق ادبیات، به آگاهی بخشی جهانی در مورد این نوع خشونت ها کمک کند.

رمان سنگسار ثریا م. در سال ۱۹۹۴ به زبان فرانسوی منتشر شد و به سرعت توجه افکار عمومی و سازمان های حقوق بشری را به خود جلب کرد. این کتاب، با نثری گیرا و تأثیرگذار، جزئیات زندگی ثریا و روند شکل گیری توطئه ای که به مرگ او منجر شد را روایت می کند. نقش این رمان در معرفی پرونده ثریا منوچهری به جهان و بیداری وجدان های بیدار برای محکومیت سنگسار، بی بدیل است. انتشار این اثر، پلی شد میان یک رویداد محلی و یک مسئله حقوق بشری جهانی.

فیلم سنگسار ثریا م. (سیروس نورسته): تصویرگر یک تراژدی

چندین سال پس از انتشار رمان صاحب جمع، سیروس نورسته، کارگردان ایرانی-آمریکایی، با اقتباس از این اثر، فیلمی سینمایی به نام سنگسار ثریا م. را در سال ۲۰۰۸ ساخت. این فیلم به زبان فارسی و با زیرنویس انگلیسی تولید شد تا بیشترین مخاطب را در سطح بین المللی داشته باشد.

بازیگرانی چون شهره آغداشلو در نقش زهرا (خاله ثریا)، جیمز کاویزل در نقش روزنامه نگار فرانسوی و مژان مارنو در نقش ثریا، در این فیلم به ایفای نقش پرداختند. داستان فیلم از دیدگاه زهرا، خاله ثریا، روایت می شود که به خبرنگار فرانسوی از وقایع هولناک روستای کوهپایه و سرنوشت خواهرزاده اش می گوید. این شیوه روایت، حس همذات پنداری عمیقی را در مخاطب ایجاد می کند.

فیلم سنگسار ثریا م. اگرچه در اردن فیلمبرداری شد، اما به دلیل فضای کاملاً ایرانی و داستان واقعی و تکان دهنده اش، بازتاب گسترده ای در رسانه ها و افکار عمومی جهان داشت. این فیلم، با به تصویر کشیدن لحظات پایانی زندگی ثریا، احساسات بسیاری را برانگیخت و به یک ابزار قدرتمند برای افزایش آگاهی در مورد نقض حقوق زنان و محکومیت حکم سنگسار تبدیل شد. واکنش ها به فیلم سنگسار ثریا در ایران متفاوت بود؛ برخی آن را به دلیل دفاع از حقوق بشر ستودند، در حالی که برخی دیگر به آن به دید تحریف واقعیت و سیاه نمایی نگریستند و به نقد آن پرداختند.

ابعاد حقوقی حکم سنگسار در اسلام و قانون ایران

برای درک کامل پرونده ثریا منوچهری، بررسی حکم سنگسار در ایران، ریشه های فقهی و شرایط اثبات آن در اسلام و قانون مجازات اسلامی ایران ضروری است. این بخش به تشریح مفاهیم حقوقی مرتبط با قوانین سنگسار و زنای محصنه می پردازد.

سنگسار (رجم) چیست؟ تعریف، روش اجرا و جایگاه فقهی

سنگسار یا رجم، یکی از مجازات های حدی در فقه اسلامی است که برای برخی از جرائم، به ویژه زنای محصنه، در نظر گرفته شده است. از نظر لغوی، رجم به معنای سنگ زدن و پرتاب سنگ است. در اصطلاح فقهی، روش اجرای این حکم به این صورت است که فرد محکوم را در گودالی تا قسمتی از بدن دفن می کنند: مرد را تا لگن و زن را تا سینه. سپس با پرتاب سنگ هایی با اندازه متوسط، که نه آن قدر بزرگ باشند که منجر به مرگ فوری شوند و نه آن قدر کوچک که به آن ها سنگ گفته نشود، تا زمان مرگ فرد ادامه می یابد.

در اسلام، سنگسار جزو حدود الهی محسوب می شود، یعنی مجازات هایی که میزان و کیفیت آن ها در شرع مشخص شده و قاضی یا حاکم شرع نمی تواند آن ها را تغییر دهد. فلسفه وجودی این حدود، حفظ نظم اجتماعی، عفت عمومی و بازدارندگی از گناهان کبیره است.

جرم زنای محصنه و شرایط آن

زنای محصنه، یکی از انواع زنا است که مجازات آن در فقه اسلامی رجم (سنگسار) تعیین شده است. مفهوم احصان در این زمینه بسیار کلیدی است. احصان به وضعیتی گفته می شود که مرد یا زن، دارای همسر دائم بوده و امکان آمیزش شرعی با همسر خود را داشته باشد. به عبارت دیگر، زن شوهردار یا مردی که همسر دارد و می تواند با او نزدیکی کند، در صورت ارتکاب زنا، به زنای محصنه متهم می شود.

زنا انواع دیگری نیز دارد که مجازات های متفاوتی برای آن ها در نظر گرفته شده است، از جمله:

  • زنا با محارم: رابطه جنسی با یکی از محارم نسبی یا سببی که مجازات آن اعدام است.
  • زنای به عنف: زنایی که با زور و اکراه و بدون رضایت یکی از طرفین صورت می گیرد، که مجازات متجاوز در آن معمولاً اعدام است.
  • زنای غیرمحصنه: رابطه جنسی بین دو فرد که یکی یا هر دو احصان ندارند (مجرد یا دارای همسر اما بدون امکان نزدیکی)، که مجازات آن صد ضربه شلاق است.

چگونگی اثبات جرم زنا (اقرار و شهادت شهود): موانع سختگیرانه اجرای رجم

فقه اسلامی برای اثبات جرم زنا، به ویژه زنای محصنه که مجازات سنگینی چون رجم دارد، شرایط بسیار سختگیرانه ای وضع کرده است. هدف از این سختگیری ها، در درجه اول، جلوگیری از اجرای احکام سنگین و حفظ آبروی افراد است و در درجه دوم، نشان دادن این نکته که اسلام به دنبال اثبات و اجرای این حد نیست، مگر در مواردی که هیچ راهی جز آن باقی نماند و گناه به وضوح تمام ثابت شود.

۱. اقرار:

برای اثبات زنا از طریق اقرار، شرایط خاصی باید رعایت شود:

  • فرد متهم باید چهار بار و در چهار نوبت جداگانه نزد قاضی به ارتکاب زنا اقرار کند.
  • قاضی موظف است در دفعات اولیه، فرد را از اقرار منصرف کند و به او فرصت توبه دهد. تنها در صورتی که فرد بر اقرار خود اصرار ورزد و پس از چهار بار اقرار، همچنان بر آن تأکید داشته باشد، حکم جاری می شود. هدف از این سختگیری، این است که اگر فرد پشیمان است یا تحت فشار اقرار کرده، بتواند از مجازات رهایی یابد.

۲. شهادت شهود:

این روش اثبات نیز بسیار دشوار است:

  • برای اثبات زنا، شهادت چهار مرد عادل یا سه مرد عادل به همراه دو زن عادل لازم است.
  • مهم ترین و دشوارترین شرط، دیدن عمل دخول است. شهود باید به طور مستقیم و بی هیچ شبهه ای، عمل زنا را مشاهده کرده باشند. فقه برای این منظور مثالی بسیار دقیق می زند: «مانند میل در سرمه دان». این بدان معناست که صرف بودن دو نفر در یک مکان خلوت، یا حتی مشاهده بوسیدن یا در آغوش گرفتن، برای اثبات زنا کافی نیست و کوچک ترین ظن و گمان، می تواند مانع از اثبات جرم شود.
  • اگر شهود نتوانند جرم را به این دقت و صراحت اثبات کنند و شهادتشان مطابق با موازین شرعی نباشد، خود آن ها محکوم به قذف (اتهام زنای دروغ به دیگری) می شوند و باید مجازات ۸۰ ضربه شلاق را تحمل کنند.

تحلیل پرونده ثریا در پرتو این شرایط: با توجه به این شرایط بسیار سختگیرانه، واضح است که حکم صادر شده درباره ثریا منوچهری از نظر حقوقی نادرست بوده است. در پرونده ثریا، شهادت ها بر پایه توطئه و ظن و گمان استوار بود و هیچ گاه چهار شاهد عادل، عمل دخول را به آن صورتی که فقه اسلامی می طلبد، مشاهده نکرده بودند. همچنین، به نظر نمی رسد ثریا چهار بار به زنا اقرار کرده باشد، بلکه او قربانی یک توطئه و یک محاکمه ناعادلانه شد که در آن، اصول اولیه دادرسی و شرایط سختگیرانه اثبات جرم رعایت نشد. نقش شوهر ثریا و تبانی او با کدخدا و ملای ده، به وضوح نشان می دهد که حکم سنگسار در مورد ثریا نه بر پایه عدالت فقهی، بلکه بر اساس یک توطئه شوم صادر و اجرا شده است.

وضعیت کنونی حکم سنگسار در ایران: از قانون تا عمل

یکی از پرسش های کلیدی درباره حکم سنگسار در ایران این است که آیا این مجازات هنوز در قوانین جمهوری اسلامی ایران وجود دارد و به اجرا گذاشته می شود؟ پاسخ به این پرسش نیازمند کمی توضیح است.

بله، حکم سنگسار (رجم) همچنان در قانون مجازات اسلامی ایران (مواد ۲۲۵ و ۲۲۶ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲) به عنوان مجازات برخی انواع زنای محصنه وجود دارد. این حکم به عنوان یکی از حدود الهی، در متون فقهی شیعه ریشه دارد و در قوانین جمهوری اسلامی ایران نیز گنجانده شده است.

با این حال، واقعیت اجرای این حکم در سالیان اخیر تغییرات زیادی داشته است. دلایل متعددی سبب شده که اجرای حکم سنگسار در ایران، بسیار نادر و تقریباً به حالت تعلیق درآید:

  1. فشارهای بین المللی: مجازات سنگسار به دلیل خشونت آمیز بودن و نقض کرامت انسانی، همواره با محکومیت شدید مجامع بین المللی و سازمان های حقوق بشری مواجه بوده است. این فشارها، تأثیر قابل توجهی بر رویه های قضایی ایران داشته است.
  2. ملاحظات حفظ وهن اسلام: برخی از فقها و مقامات قضایی نیز بر این باورند که اجرای علنی و گسترده حکم سنگسار در جهان امروز، ممکن است به جایگاه و چهره اسلام لطمه وارد کند و منجر به برداشت های منفی از دین شود. از این رو، مصلحت اندیشی های دینی نیز در عدم اجرای این حکم نقش داشته است.
  3. تغییر رویه ها و تفسیر قوانین: اگرچه قانون صریحاً به وجود رجم اشاره دارد، اما در سالیان اخیر، قوه قضائیه تمایل به اجرای مجازات های جایگزین، به ویژه در مواردی که اثبات زنای محصنه با دشواری روبرو است، نشان داده است. در بسیاری از موارد، قضات تلاش می کنند تا با استفاده از شروط بسیار سختگیرانه اثبات زنا یا با تغییر در نوع اثبات (مثلاً از شهادت به علم قاضی)، از اجرای رجم خودداری کرده و مجازات های دیگری چون اعدام یا شلاق را جایگزین کنند. آخرین باری که حکم سنگسار به طور عملی در ایران اجرا شد، به حدود سال ۱۳۸۵ بازمی گردد.

در حال حاضر، در صورتی که شرایط بسیار سختگیرانه اثبات زنای محصنه فراهم شود، دادگاه ممکن است حکم رجم را صادر کند. اما در عمل، این حکم اغلب با مجازات اعدام (در صورت عدم امکان اجرای رجم یا صلاحدید مقام قضایی) یا ۱۰۰ ضربه شلاق (در موارد زنای غیرمحصنه یا اثبات نشدن کامل احصان) جایگزین می شود. این تغییر رویه، نشان دهنده یک تحول آهسته اما مداوم در برخورد با این مجازات در سیستم قضایی ایران است.

واکنش ها و بازتاب های داخلی و بین المللی

پرونده ثریا منوچهری و بازتاب آن از طریق کتاب و فیلم، موج گسترده ای از واکنش ها را در داخل و خارج از ایران برانگیخت. این واکنش ها، ابعاد مختلف این تراژدی را به بحث گذاشت و توجهات زیادی را به مسئله حقوق زنان و احکام کیفری در ایران جلب کرد.

واکنش مقامات جمهوری اسلامی: نقد و دفاع

در قبال اصل واقعه سنگسار ثریا منوچهری، واکنش رسمی و علنی از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران صورت نگرفت. این سکوت، خود به نوعی تأیید عدم تمایل به ورود به جزئیات پرونده ای بود که در سطح جهانی بسیار بحث برانگیز شده بود. اما پس از اکران فیلم سنگسار ثریا م. در سال ۲۰۰۸، واکنش ها شکل جدی تری به خود گرفت.

مقامات و رسانه های داخلی، به ویژه مذهبی و اصولگرا، به نقد شدید فیلم سنگسار ثریا م. پرداختند. این نقدها عمدتاً بر محور سیاه نمایی و تحریف واقعیت ایران و احکام اسلامی توسط غرب و عوامل آن متمرکز بود. بسیاری معتقد بودند که فیلم، تصویر نادرست و اغراق آمیزی از جامعه ایران ارائه داده و با هدف تخریب چهره اسلام و جمهوری اسلامی ساخته شده است.

در این میان، جلسات فقهی متعددی نیز در قم و دیگر مراکز علمی برگزار شد. به عنوان مثال، در خرداد ماه ۱۳۹۰، جلسه ای تحت عنوان سنگسار، چیستی و چرایی؛ نقد فقهی سنگسار ثریا برگزار شد. در این نشست ها، در حالی که برخی به نقد فیلم و تأثیرات احساسی آن بر افکار عمومی پرداختند، بسیاری از شرکت کنندگان به دفاع از حکم سنگسار به عنوان یک حکم الهی و غیرقابل تغییر تأکید کردند. آن ها با استناد به روایات و متون فقهی، بر مشروعیت و جایگاه این حکم در فقه اسلامی پافشاری نمودند و دلیل عدم اجرای گسترده آن را نیز نه ضعف حکم، بلکه ملاحظات زمانی و مکانی و حفظ وهن دین عنوان کردند. این دفاعیات نشان از پابرجا بودن اعتقاد به حکم رجم در میان بخش هایی از جامعه فقهی ایران داشت، اگرچه در عمل، اجرای آن بسیار محدود شده است.

واکنش مجامع بین المللی و سازمان های حقوق بشری: محکومیت جهانی

پرونده ثریا منوچهری و حکم سنگسار، از دیرباز مورد محکومیت شدید مجامع بین المللی و سازمان های حقوق بشری بوده است. این نهادها، حکم سنگسار را یک مجازات خشن، غیرانسانی و تحقیرآمیز می دانند که با استانداردهای بین المللی حقوق بشر در تضاد کامل است.

با انتشار رمان فریدون صاحب جمع و به ویژه پس از اکران فیلم سنگسار ثریا م.، این پرونده به نمادی جهانی از نقض حقوق زنان و خشونت سازمان یافته علیه آن ها در برخی جوامع تبدیل شد. فیلم، با نمایش آشکار و دردناک لحظات اجرای حکم، موج عظیمی از خشم و انزجار را در سراسر جهان برانگیخت. سازمان هایی مانند عفو بین الملل، دیده بان حقوق بشر و نهادهای مدافع حقوق زنان، بارها این حکم و اجرای آن را محکوم کرده و خواستار لغو کامل آن از قوانین ایران و دیگر کشورهایی که این مجازات را به رسمیت می شناسند، شده اند.

این واکنش های جهانی، فشارهای سیاسی و دیپلماتیک قابل توجهی را بر ایران وارد کرده است. پرونده ثریا منوچهری، در کنار دیگر موارد مشابه، به عنوان مدرکی برای مستندسازی نقض حقوق بشر در گزارش های سالانه سازمان های بین المللی مورد استفاده قرار گرفته است. نقش فیلم در افزایش آگاهی جهانی و ایجاد یک جنبش بین المللی علیه سنگسار، غیرقابل انکار است و نشان می دهد چگونه یک اثر هنری می تواند به ابزاری قدرتمند برای تغییر و عدالت تبدیل شود.

بازتاب جهانی داستان ثریا، مرزهای جغرافیایی و فرهنگی را درنوردید و یادآوری کرد که عدالت و حقوق انسانی، مفاهیمی فراملی و جهانی هستند که نباید قربانی تعصبات و توطئه ها شوند.

نتیجه گیری

با بررسی جامع و چندوجهی پرونده ثریا منوچهری، می توان به صراحت و با قاطعیت پاسخ داد که بله، سنگسار ثریا واقعیت دارد. این واقعه تلخ، نه تنها یک حادثه در دل تاریخ ایران است، بلکه یک پرونده انسانی و حقوقی با ابعاد عمیق فقهی، اجتماعی و بین المللی است که همچنان تأثیرات خود را بر گفتمان حقوق بشر و حقوق زنان می گذارد.

داستان ثریا، زنی بی گناه که قربانی توطئه های خانوادگی و رویه های ناعادلانه قضایی در یک بستر سنتی شد، از طریق رمان فریدون صاحب جمع و فیلم سیروس نورسته، به گوش جهانیان رسید. این آثار هنری، توانستند ابعاد انسانی و دردناک این تراژدی را به تصویر بکشند و آگاهی جمعی را نسبت به ناعادلانه بودن حکم سنگسار و شرایط سختگیرانه اثبات آن در فقه اسلامی افزایش دهند. از دیدگاه حقوقی، آشکار است که در پرونده ثریا منوچهری، شرایط بسیار دقیق و دشوار اثبات جرم زنای محصنه، از جمله شهادت چهار شاهد عادل بر عمل دخول، به هیچ وجه رعایت نشده بود و این حکم بر پایه شهادت های کذب و تبانی صادر شد.

امروزه، اگرچه حکم سنگسار همچنان در قوانین ایران وجود دارد، اما با توجه به فشارهای بین المللی، ملاحظات حفظ وهن اسلام و تغییر رویه های قضایی، اجرای آن بسیار نادر شده و در بسیاری از موارد با مجازات های جایگزین مانند اعدام یا شلاق تعویض می شود. پرونده سنگسار ثریا م.، در تاریخ معاصر ایران و در حافظه جهانی، به عنوان نمادی از بی عدالتی، نقض حقوق بشر و خشونت علیه زنان باقی خواهد ماند. درس آموزی از این تراژدی، اهمیت روزافزون برقراری عدالت کیفری بر اساس اصول دادرسی عادلانه، حفاظت از حقوق انسانی و زنان، و ترویج گفت وگوی سازنده در جهت اصلاح و بهبود وضعیت اجتماعی و حقوقی را برجسته می کند.