ویتکاف و عراقچی ؛ تاثیر توافق احتمالی بر زندگی کودکان

ویتکاف و عراقچی ؛ تاثیر توافق احتمالی بر زندگی کودکان

در هیاهوی سنگین سیاست و صف آرایی قدرت ها صدایی هست که همواره در گوش زمانه گم می شود؛ صدای کودکی که نه در هیأت دیپلماتیک جایی دارد نه در محاسبات راهبردی دیده می شود. اما همان کودک است که در آستانه فردا ایستاده و سرنوشت یک ملت را بر دوش می کشد. تحریم واژه ای که در واژگان سیاسی شاید خشک و خنثی به نظر برسد در زندگی روزمره کودکان ایرانی معنایی دارد زهرآلود تحریم نه یک اصطلاح که یک کابوس بی پایان است؛ برای کودکی که در فقر رشد می کند تحریم یعنی رؤیاهای سوخته پشت درهای بسته. و حال در این هنگامه پر اضطراب در دل مذاکراتی غیرمستقیم در مسقط و امیدهایی که قرار است به رم برسد فرصتی نهفته است؛ فرصتی برای زدودن غبار از چهره کودکی ایرانی برای پایان دادن به رنج هایی که نه خود خواسته اند و نه سزاوار آن اند. در روزهایی که سیدعباس عراقچی و دنیس ویتکاف در سایه سیاست واژه هایی حساس را وزن می کنند پرسش اینجاست: آیا در دل این مذاکرات جایی برای کودکان هست؟ آیا از دل گفت وگوهای سنگین قدرت می توان نسیمی از آسودگی برای کودک امروزمان بیرون کشید؟

تحریم آن گونه که از زبان قدرت ها بیان می شود ابزاری برای تغییر رفتار دولت هاست؛ اما آن چه در واقعیت رخ می دهد تغییر سرنوشت زندگی انسان های بی پناه است. کودکان نخستین کسانی اند که بهای سنگین تحریم را می پردازند و آخرین کسانی که دیده می شوند. در طول سال های گذشته آمارهای تلخ و واقعیت های میدانی از گسترش فقر کودک افزایش سوءتغذیه ترک تحصیل و اُفت سطح سلامت روانی و جسمی کودکان ایران در سایه تحریم ها خبر داده اند. این ها صرفاً داده نیستند؛ این ها زخم هایی اند که بر پیکر آینده ایران نشسته اند. بر اساس گزارش های منتشرشده از سوی نهادهایی چون یونیسف مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی تأثیر تحریم های ظالمانه بر زندگی کودکان ایران در چند محور اساسی تجلی یافته است:

افزایش فقر کودک: طبق گزارش مرکز آمار ایران (۱۴۰۳) حدود ۴۰٪ کودکان ساکن مناطق حاشیه نشین دچار فقر چندبُعدی هستند. تحریم ها با ایجاد تورم و کاهش درآمد خانوار بر این روند افزوده اند.

دسترسی محدود به دارو و خدمات درمانی: در سال ۱۴۰۲ بیش از ۱۷ هزار کودک مبتلا به بیماری های نادر در فهرست انتظار برای داروهای خاص قرار گرفتند؛ داروهایی که واردات آن ها به دلیل تحریم با چالش مواجه بوده است.

افزایش ترک تحصیل: طبق آمار رسمی وزارت آموزش و پرورش (۱۴۰۳) بیش از ۱۴۰ هزار کودک در سن تحصیل به دلیل فقر اشتغال زودهنگام یا ناتوانی خانواده در تأمین هزینه های مدرسه ترک تحصیل کرده اند.

تشدید آسیب های روانی و اجتماعی: مطالعات انجام شده توسط مؤسسات روان شناسی کودک در تهران و اهواز نشان داده اند که فشار اقتصادی ناشی از تحریم ها منجر به افزایش تنش های خانوادگی خشونت خانگی و افسردگی در میان کودکان شده است.

اگر مذاکرات در مسقط و سپس در رم بتوانند راهی بگشایند برای کاهش این فشار برای تزریق منابع حیاتی به بخش های آموزشی درمانی و حمایتیِ کودکان آن گاه می توان گفت که این گفت وگوها تنها دستاورد سیاسی ندارند بلکه عمق انسانی نیز یافته اند. امروز بیش از هر زمان ما نیازمند دیپلماسی ای هستیم که نه صرفاً به دنبال امنیت سیاسی بلکه در پی بازسازی امنیت انسانی باشد؛ امنیتی که از اتاق یک کودک در حلبی آبادها آغاز می شود تا صحن یک مدرسه در روستاهای خشک جنوب امتداد می یابد. دولت ها اگر می خواهند پایدار بمانند باید از کودکان آغاز کنند؛ زیرا حکمرانی ای که بر ویرانه های امید نسل آینده بنا شده باشد دیری نمی پاید. اگر امروز دستی برای صلح تعامل و رفع تحریم دراز می شود باید این دست در دستان کودکان نیز قرار گیرد؛ چرا که صلح بدون کودکی صلحی ناقص است؛ و آینده بدون کودکان سالم آینده ای است تهی. اگر دور آتی گفت وگوها در رم اگر با محوریت مصالح ملی و رفاه اجتماعی هدایت شوند می توانند راهی برای التیام زخم های تحریم باشند. استفاده از دیپلماسی فعال و گفتگوهای چندجانبه فرصتی فراهم می کند جهت بازتعریف تصویر ایران عزیزمان نه به عنوان بازیگری تقابلی بلکه به مثابه دولتی دغدغه مند نسبت به نسل آینده خود. دولت ها در تاریخ ماندگار نمی شوند به خاطر شعارهایشان بلکه به خاطر میزان وفاداری شان به انسانیت و آینده سازی برای نسل های بعدی. و امروز در برابر چشمان کودکانی که شب را گرسنه می خوابند هیچ دیپلماسی ای اگر نتواند لقمه ای نان کتابی در دست یا امیدی در دل آنان بگذارد دیپلماسی موفقی نیست.

* حقوقدان مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بین الملل کودکان