سیاست گاز انبری برای جوانی جمعیت جواب می دهد؟/ «فرزندآوری یک پدیده سیاسی نیست که با سیاست قابل حل باشد»

سیاست گاز انبری برای جوانی جمعیت جواب می‌دهد؟/ «فرزندآوری یک پدیده سیاسی نیست که با سیاست قابل حل باشد»

به گزارش دکتر نانو ،حسین فرشیدی، معاون درمان وزارت بهداشت اخیرا گفته است: «نرخ باروری در افغانستان حدود 6، پاکستان بالای چهار، کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس تقریبا 2، عراق 2.5 و ترکیه هم مثل ایران است یعنی 1.6. ایران در نرخ باروری در دنیا در رتبه های میانی قرار دارد.»

فرارو در خبری نوشت:فرشیدی در ادامه افزود: «نرخ باروری در کشورهایی مثل ژاپن، کره، ایتالیا، آلمان، کشورهای اسکاندیناوی و … بسیار پایین آمده است.»

نگرانی ها در خصوص کاهش نرخ باروری در کشور از مدت ها پیش از سوی مسیولان مختلف مطرح و تلاش می شد راهکارهایی در این زمینه ارایه شود. قاسم قریشی، جانشین رییس سازمان بسیج مستضعفین در این باره گفت: «طبق یک برآورد، اگر وضع فعلی ادامه پیدا کند، نرخ رشد جمعیت ایران در سال 1409 به صفر می رسد و در سال 1429 منفی می شود و در سال 1479 جمعیت ایران به 42 میلیون نفر کاهش پیدا خواهد کرد.»

این نگرانی ها در خصوص نرخ باروری و افزایش جمعیت کشور در شرایطی مطرح می شود که حدود 2 سال از از تصویب و ابلاغ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت می گذرد. با این وجود مرکز جوانی جمعیت کشور، نسبت به بخش هایی از آمار و ارقام در کشور خوشبین است. برای مثال صابر جباری مدیر دبیرخانه قرارگاه جوانی جمعیت وزارت بهداشت، با اشاره به اجرای قانون جوانی جمعیت، گفت: «بر اساس آمارها میزان موالید در گروه های سنی 20 تا 24 سال و 25 تا 29 سال در کشور افزایش یافته است در سال 1401 در گروه سنی 20 تا 24 سال میزان موالید 16 و 54 درصد بود که این رقم در سال 1402 به 18 و 97 درصد موالید کشور افزایش یافته است.»

وی همچنین با استناد به آمارهای درمان ناباروری در کشور، تاکید کرده که میزان موفقیت در درمان ناباروری به صورت میانگین در کشور 28 درصد بود که اکنون با اعتبار بخشی و به روز رسانی تجهیزات مراکز دولتی درمان ناباروری به 32 درصد افزایش یافته است.

با وجود این خوشبینی های مرکز جوانی جمعیت، غلامعلی حدادعادل، رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: «من توجه شما را جلب میکنم به خبری که همین روز گذشته در اخبار تلویزیون شنیدم مبنی بر اینکه کره جنوبی با همه پیشرفتی که در صنعت و رشد اقتصادی داشته، الان به شدت با گرفتاری رشد جمعیت روبه رو است و آن ها تصمیم گرفتند که یک وزارتخانه برای رشد جمعیت خود ایجاد کنند. امروز بسیاری از کشورهای دنیا به فکر تاسیس وزارت رشد جمعیت افتاده اند ما هم باید هر آنچه که در توان داریم در این مسیر بگذاریم که درآینده دچار این بحران ها نشویم.» اگرچه کارشناسان برخی مسایل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را در نرخ باروری و فرزندآوری موثر می بینند، اما آرمان خالقی عضو هیات مدیره خانه صمت پا را فراتر گذاشته و می گوید: «یکی از دلایل کسانی که موافق تعطیلی پنجشنبه و جمعه هستند افزایش نرخ جمعیت است!»

با وجود همه این ها پرسش هایی مطرح است از جمله این که علت یا علل اصلی کاهش نرخ باروری در کشور چیست و مسیولان باید برای حل این علل چه کنند؟تقی آزاد ارمکی، جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران در گفتگو با فرارو به این پرسش ها پاسخ داده است:

مرحله آخر فرزنداوری بیولوژیک است

تقی آزاد ارمکی به فرارو گفت: «فرزندآوری یک پدیده سیاسی نیست که با سیاست قابل حل باشد. برای مثال این که بگوییم سیاست های غرب در کاهش فرزندآوری نقش دارد از اساس اشتباه است. فرزندآوری در نهایت یا در آخرین مرحله پدیده ای بیولوژیک است. فرزندآوری در وهله اول، پدیده ای اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی است. در دنیای مدرن، وقتی یک زوج ازدواج می کنند، با هدف فرزندآوری ازدواج نمی کنند. آن ها ازدواج می کنند که از با هم بودن و زندگی خانوادگی لذت ببرند. ان ها می خواهند از معنای جدیدی از زیست اجتماعی بهره مند شوند. حتی از بعد دنیای مدرن ایرانی اسلامی نیز همینطور است. در مرحله بعدی ازدواج با هدف سر و سامان دادن ارتباطات آدمی با ساحت های دیگر اجتماعی انجام می شود. یعنی اگر تا دیروز دختر یا پسر تنها نمی توانست بسیاری از مسایل را حل کند، اکنون با ازدواج برخی از مسایل را در حوزه اقتصاد، خانواده، آموزش، فرهنگ و روابط حل می کند؛ بنابراین با نوعی «هویت یابی» جدید نیز مواجهیم که البته حاوی لذت نیز می شود. با توجه به همه این ها، یکی از تولیدات خواسته یا ناخواسته ازدواج می تواند «زاد و ولد» باشد.»

وی افزود: «بنابراین باید درک کنیم که ازدواج یک پدیده طولانی و چندوجهی است که در نهایت می تواند به فرزندآوری ختم بشود یا نشود. اگر زوجی که ازدواج می کنند، تشخیص دهند با هم بودنشان سخت می شود نیز طلاق می گیرند، به همین دلیل است که در زندگی های جدید ایرانی، نرخ طلاق بالا رفته است. علت نیز مشخص است، چون آمال و آرزویی که برای زندگی و تشکیل خانواده و لذت و رفاه و حمایت و ازدواج وجود دارد، محقق نمی شود و زوج نیز به این نتیجه می رسند که باید جدا شوند. علت این که از هر 3 الی 4 ازدواج، یک طلاق داریم همین است. علت طلاق ها، فاسد شدن دختران و پسران یا جامعه نیست. وقتی خانواده از مرز یا خطر طلاق عبور می کند، دوره ای طولانی طول می کشد تا به مرحله بعدی یا همان فرزندآوری فکر کند. این نکته نیز مهم است که این خانواده مایلند چند فرزند داشته باشند، آیا مایلند یک فرزند داشته باشند یا دو یا چند فرزند می خواهند. همه این ها به تصوراتی بر می گردد که از خانه و خانواده و تشکیل زندگی مشترک، در کل جامعه ایرانی و جهانی ارایه می شود. در جهان مدرن خانواده ها معمولا با یک فرزند تعریف می شوند و در چنین شرایطی در خانواده ایرانی نیز شاهد همین تمایل هستیم و نمی توانیم با زور و فشار، خانواده ها را مجبور کنیم 2 یا چند فرزند داشته باشند.»

خانواده برای تولید مثل طراحی نشده است

این استاد دانشگاه در ادامه گفت: «من در سال 1379 پژوهشی انجام دادم و در سال های 1383 و 1390 نیز تکرارش کردم. پرسش اساسی من در این پژوهش این بود که «مایلید با توجه به شرایط موجود چه تعداد فرزند داشته باشید؟»، بسیاری از افراد گفتند ما اصلا فرزند نمی خواهیم، 60 درصد گفتند ما یک فرزند می خواهیم، تعداد کمی گفتند 2 فرزند می خواهیم و به ندرت نسبت به چند فرزند تمایل نشان دادند. جامعه آماری این پژوهش از کل ایران انتخاب شده بود و شامل 4 هزار نمونه داخل ایران و 800 نمونه خارج از کشور را شامل می شد. این تصمیم از کجا آمده است؟ فراموش نکنیم که بسیاری از افرادی که می خواهند تک فرزند داشته باشند، خود محصول خانواده های چند فرزندی هستند، یعنی پدران و مادرانی دارند که حداقل 4 فرزند دارند. این زوج های امروزی می دانند که با وجود این که خودشان عمو و خاله و دایی داشتند، نسل بعدی آنان خاله و عمو و دایی و عمه نخواهند داشت، با این وجود، تمایلی به بچه دار شدن ندارند و این موضوع به اقتضایات اجتماعی و فرهنگی برمی گردد، که در جامعه ما وجود دارد.»

وی افزود: «خانواده برای تولید مثل طراحی نشده است، آدم ها ازدواج نمی کنند که فرزندآوری کنند، این در حالیست که در سال های گذشته، آدم ها ازدواج می کردند تا بچه دار شوند. آن روزها افراد بچه دار می شدند تا نان آور داشته باشند، اما این روزها فرزند نیروی کار در نظر گرفته نمی شود، بلکه باید برای فرزند هزینه کرد. بسیاری از خانواده هایی که یک فرزند دارند نیز، با وجود همه هزینه ها، پس از بلوغ فرزندشان یا شاهد مهاجرتش هستند و یا فرزندشان مستقل می شود و به دنبال زندگی خود است، بنابراین فرزند امروزی نیروی کار خانواده نخواهد شد. نکته دیگر در خانواده معاصر این است که خانواده به دنبال لذت بردن از زندگی است. خانواده مدرن می خواهند از لذت های جامعه امروزی بهره مند شوند و تبدیل به افرادی نشوند که فقط خدمت کنند و در نهایت نیز تنها بمانند. مسیله سوم این است که هزینه بالای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، عاطفی و سیاسی تربیت فرزند، باعث می شود که فرزندآوری روند متفاوتی با سال های گذشته طی کند. در سال های گذشته، فرزندی متولد می شد، چه مدرسه می رفتن و چه نمی رفت، شغل پدر، عمو یا بستگانش را داشت و انتظارات و آرزوهای دور و درازی هم نداشت و در حد و اندازه های خانواده پدری و مادری نیز تشکیل زندگی می داد. اما اکنون، وقتی قرار است فرزندی وارد این جهان شود، از مرحله ازدواج تا تولد فرزند ممکن است از یک سال تا چند سال طول بکشد، اما هزینه های زیادی انجام می شود تا مشخص شود فرزند چه زمانی به دنیا بیاید، چگونه به دنیا بیاید، جنسیت فرزند چه باشد، در کدام شهر به دنیا بیاید سپس در مرحله بعدی، مسیولیت های مهمی بر دوش والدین است که از تغذیه کودک تا تعیین مهدکودک و مهارت های اجتماعی و مسکن آینده و تحصیل او گسترده است؛ بنابراین حتی یک فرزند، جان و توان یک خانواده را می گیرد. در سالیان گذشته، برخی خانواده ها تا 10 فرزند داشتند، اما تا این حد برای فرزندانشان هزینه نمی کردند. فرزندان این دوره و زمانه با آرزوهای سال های دور زندگی نمی کنند و شرایط امروزی را می طلبند.»

مسیله اقتصادی یکی از مهمترین مشکلات فرزنداوری است

این جامعه شناس در ادامه گفت: «مسیله مهم و اساسی، مسیله اقتصادی است. ما در زمانه ای زندگی می کنیم و از فرزندآوری صحبت می کنیم که در تنگنای اقتصادی قرار داریم. خانواده و دختر و پسری که در طبقه متوسط قرار دارند و اتفاقا دغدغه فرزنداوری دارند، باید در یک آپارتمان 30 الی 40 متری با اجاره خانه ماهی 20 میلیونی زندگی کنند و شغل مناسب هم پیدا کنند، این موضوع نه فقط در تهران، بلکه در شهرهای دیگر نیز مصداق دارد. در چنین شرایطی، مجاب کردن افراد به این که طلاق نگیرند، حتما ازدواج خود را ادامه دهند، فرزندآوری کنند و سپس فرزند خود را به جایی برسانند، دشوار است. پدر و مادرها نسبت به سال های گذشته بسیار تنها شده اند و دیگر قرار نیست در صورت بروز مشکلی مثل طلاق، مادربزرگ و پدربزرگ و خاله و عمو جور بچه های طلاق را بکشند. ما با خانواده های هسته ای تنها رو به رو هستیم. ما در موقعیتی عجیب و غریب زیست می کنیم که نه تنها به لحاظ اقتصادی در تنگناهای جدی قرار داریم، بلکه به لحاظ اجتماعی ضعیف شده ایم و با انقطاع روابط رو به رو هستیم و به لحاظ فرهنگی نیز با بی معنایی و بحران معنا، بحران لذت و امثالهم رو به رو هستیم.»

وی افزود: «این که بگوییم خانواده های فقیر بیشتر فرزندآوری می کنند، پس مشکل فرزنداوری اقتصادی نیست، یک فرضیه غلط است. خانواده ای که فقیر است کدام خانواده است؟ ما درباره خانواده ای صحبت می کنیم که گستردگی خود را حفظ کرده یا درباره خانواده ای صحبت می کنیم که هسته ای شده است؟ باید دقیق و علمی صحبت کنیم. بله خانواده های گسترده که شامل حمایت های خانوادگی می شود، ممکن است هنوز با جهان جدید وصل نشده و از آرزوهای جهان جدید بی خبر باشند و در نتیجه تمایل به فرزندآوری داشته باشند، اما نکته ماجرا این است که همین اعضای خانواده های گسترده نیز با اتصال به جهان امروز از طریق شغل، تحصیلات و امثالهم، دست از فرزند اوری بر می دارند. اما اقشاری که خانواده گسترده دارند، بخش بسیار کمی از جامعه را تشکیل می دهند، من به عنوان یک جامعه شناس می گویم که خانواده های فقیر نیز این روزها رغبت خود به فرزندآوری را از دست داده اند. خانواده های فقیر از خود می پرسند من چگونه باید هزینه های فرزندم را تامین کنم؟ نفس افرادی که می گویند فقرا راحت بچه دار می شوند از جای گرم بلند می شود. اتفاقا مشکل خانواده های فقیر بیشتر است. خانواده های طبقه متوسط تنها خانواده های جامعه هستند که بیشتر به فرزندآوری و تربیت فرزند تمایل دارند و به عبارتی، طبقه متوسط بیشترین دغدغه را برای تربیت فرزندان دارند. تکلیف خانواده های ثروتمند نیز از ابتدا مشخص بوده و در اغلب اوقات تعداد کمی فرزند داشته اند.»

آزاد ارمکی در ادامه گفت: «برخی از مسیولان صحبت از افزایش نرخ فرزندآوری می شوند، این در حالیست که جمعیت شناسان ایران نگرش دیگری دارند و می گویند بررسی های ما چیز دیگری را نشان می دهد و افزایش جمعیت که نداشتیم، هیچ، روند معکوس هم پیدا کرده ایم. مشکل در کجاست؟ مشکل در امنیت انسان ها است. در جامعه ما افراد «محترم» شمارده نمی شوند. فرزنداوری زیبا جلوه نمی کند و مادری نیز جایگاه ویژه خود را از دست داده، حتی کودکان نیز از حقوق مناسب برخوردار نیستند. ما با مشکل «معنا» در جامعه رو به رو هستیم. در چنین شرایطی، آقایان مسیله را سیاسی می کنند و بعد هم که می بینند این روش جواب نمی دهند، به دنبال بروکراسی می روند و می خواهند برای فرزندآوری نهاد و موسسه جدید بسازند. مگر برای فرزندآوری در سال های اخیر کم نهاد و موسسه تاسیس کرده ایم؟ چه شد؟ حالا یک وزارتخانه جدید هم تاسیس کنیم، چه می شود؟ فرزند آوری یک مسیله جنسی و سکشوال نیست، یک مسیله صرفا بیولوژیکی نیست که اگر شرایطی را فراهم کنیم که افراد روابط جنسی داشته باشند همه چیز حل شود. این نوع استدلال ها سراسر غلط است. همانطور که گفتم این مرحله، مرحله آخر است نه اول.»

233217