تبعیض و درآمد ناکافی مشوق پرستاران برای مهاجرت
در گفت وگو با دکتر نانو مطرح شد:
دبیرکل خانه پرستار فشار بر جامعه پرستاری در کنار درآمد ناکافی و همزمان فرسودگی کاری ناشی از افزایش ساعات کاری آنها را موجب تشدید تمایل به مهاجرت در میان پرستاران شده است.
به گزارش گروه سلامت خبرگزاری دکتر نانو، یاسر مختاری؛ مهاجرت پرستاران در سال های اخیر به عنوان یکی از مسایل نگران کننده در حوزه نظام سلامت مطرح شده است. آنگونه که مقامات نظام پرستاری و دیگر تشکل های صنفی این گروه از کادر های درمانی کشور سخن از آمار های گوناگون در این حوزه می گویند. بر پایه برخی آمار های منتشر شده از سوی سازمان نظام پرستاری کشور ماهیانه بین 150 تا 200 پرستار که سالیانه حدود دو هزار و 400 پرستار می شوند از کشور مهاجرت کرده یا درخواست گوداستندینگ برای مهاجرت می کنند.
همزمان با این مهاجرت ها چندین سال است که بیمارستان های کشور با کمبود نیروی پرستار مواجه هستند، چنانکه گفته می شود بیمارستان های کشور به 70 تا 100 هزار نیروی پرستار نیاز دارند علی رغم این موضوع، به گفته فعالین صنفی پرستاری مجوز های لازم برای جذب پرستار صادر نمی شود این در حالی است که در دو سال گذشته مسایلی مانند اخراج پرستار های طرحی یا 89 روزه موجب اعتراضات گوناگون شده است و بسیاری بر این اعتقاد هستند که این فشار ها بر جامعه پرستاری در کنار درآمد ناکافی و همزمان فرسودگی کاری ناشی از افزایش ساعات کاری آنها موجب تشدید تمایل به مهاجرت در میان پرستاران شده است. در این رابطه با دکتر نانو با محمد شریفی مقدم دبیرکل خانه پرستار و قایم مقام سابق سازمان نظام پرستاری به گفتگو کرده است.
چند سالی است که موضوع مهاجرت پرستاران مطرح است و گفته می شود که سالیانه این مهاجرت ها روندی افزایشی را طی می کنند، نخست اینکه دلیل اصلی مهاجرت ها چیست؟
شریفی مقدم: یکی از دلایل اصلی مهاجرت پرستاران جذابیت کشور های میزبان و همزمان دافعه هایی است که کشور خود ما دارد. وقتی یک پرستار ایرانی از دانشگاه فارغ التحصیل شده و در کشور مشغول به کار می شود مهمترین دغدغه او وضعیت معیشتی اش است.
هر پرستار به صورت متوسط حداقل 10 میلیون تومان دریافتی دارد که با توجه به قیمت ارز این مبلغ حدود 200 دلار می شود این در حالی است که برای تامین حداقل سبد زندگی اش باید حدود 20 میلیون تومان دریافت کند. برای اینکه یک پرستار به این حداقل برسد اگر خانم باشد باید دو شیفت و اگر آقا باشد باید سه شیفت کار بکند.
علت دوم کار بسیار مشقت بار پرستاری است. در هر شیفتی که پرستار در بیمارستان به انجام خدمت مشغول است دچار سختی کار است؛ بنابراین به لحاظ شغلی آسیب بسیار زیادی به یک پرستار وارد می شود.
علت سوم را هم می توان کمبود پرستار دانست. مثلا در جایی که باید پنج تا شش پرستار خدمت کنند دو تا سه پرستار خدمت می کنند.
علت چهارم و مهمترین موضوع تبعیض بین پرستاران و دیگر گروه های درمانی است، مثلا در یک بیمارستان، پزشکی که کمتر از یک پرستار خدمت ارایه می دهد ممکن است حدود 140 میلیون تومان کارانه دریافت کند، اما این مبلغ برای یک پرستار حدود یک میلیون تومان است؛ البته تبعیض تنها در حوزه پرداخت مالی نیست بلکه تبعیض ها همه جانبه است.
این مشکلات فضا را برای جامعه پرستاری کشور سخت کرده و از همه سو آنها را تحت فشار قرار داده است. متاسفانه مسیولان هم توجه چندانی به این مشکلات ندارند. همین موضوعات موجب می شود که کشور هایی مانند استرالیا، آلمان، کانادا، بلژیک و یا کشور های حوزه خلیج فارس که در آن پرستاران بین سه تا چهار هزار دلار حقوق می گیرند جذاب باشد. 200 دلار کجا؟ 4000 دلار کجا؟ این یک تفاوت بسیار زیاد است. علاوه بر آن شرایطی مانند کمبود پرستار در مراکز درمانی این کشور ها و تبعیض های شغلی که موجب فرسودگی روز افزون پرستار ها می شود، وجود ندارد.
آمار دقیقی در مورد مهاجرت پرستاران وجود دارد؟
شریفی مقدم: هیچ کجا آمار دقیقی ندارد، چرا که کانال های مهاجرت متفاوت است، افرادی که از طریق گود استندینگ اقدام کرده اند حدود دو هزار و 500 در سال است، اما همانطور که گفتیم بسیاری مسیر های متفاوتی را برای مهاجرت انتخاب می کنند؛ بنابراین برآورد ما این است که حدود 3 هزار و 500 تا 4 هزار نفر در سال مهاجرت می کنند.
در سال های اخیر موضوع کمبود پرستار یکی از مسایل مهم نظام سلامت بوده است در حال حاضر وضعیت کمبود پرستار در کشور چگونه است؟
شریفی مقدم: استاندارد حضور پرستار به تخت بر اساس جمعیت هر کشور متفاوت است، در کشور بلژیک به ازای هر هزار نفر جمعیت 10 تا 12 پرستار وجود دارد، در کشور هایی مانند آلمان و فرانسه به ازای هر هزار جمعیت بین 6 تا 7 پرستار حضور دارند. بر اساس استاندارد های سازمان جهانی بهداشت نیز باید به ازای هر هزار نفر جمعیت حداقل 3 نفر پرستار حضور داشته باشند تا مردم بتوانند کف خدمات پرستاری را دریافت کنند. به هر اندازه که این عدد کمتر شود به همان نسبت مردم مراقبت های کمتری دریافت کرده، آسیب بیشتری دیده و مرگ و میر هم بالا می رود.
در کشور ما نسبت حضور پرستار به هر هزار نفر جمعیت، 1.6 است و در واقع نصف حداقل استاندارد های سازمان جهانی بهداشت است. این بدین معنی است که مردم ما نصف حداقل خدمات پرستاری را که باید بگیرند دریافت می کنند و عملا از نصف دیگر این حداقل خدمات محروم هستند.
بر اساس آخرین آزمون استخدامی 75 هزار نفر پرستار در آزمون شرکت کردند یعنی این تعداد جویای کار بودند با این حال آمار ها از وجود 100 هزار فارغ التحصیل رشته پرستاری می گویند. سالانه 10 هزار نفر هم فارغ التحصیل پرستاری داریم. علی رغم این تعداد پرستار بیکار اراده ای برای به کار گرفتن این تعداد پرستار به دلیل سیاست های دولت و سازمان مدیریت وجود ندارد. این درحالی است که ما حداقل 100 هزار پرستار نیاز داریم تا مردم حداقل خدمات را دریافت کنند.
در حالت عادی کشور با کمبود پرستار مواجه است، از یک سو سالیانه حدود 10 هزار پرستار در کشور فارغ التحصیل شده و از آن سو نیز که حدود 100 هزار پرستار بیکار در کشور وجود دارند، حال پرسش این است که نخست آیا عمده مهاجرت ها بین فارغ التحصیلان است یا شاغلین؟
شریفی مقدم: باید بگویم که علی رغم این تعداد پرستار فارغ التحصیل و پرستار بیکار، فارغ التحصیلان به خارج از کشور نمی روند، آنها پس از اتمام تحصیلات باید طرح خود را بگذرانند تا کار یاد بگیرند و مهارت های لازم را در زمان طرح کسب کنند. این در حالی است که عمده مهاجرت ها از پرستاران کارآزموده و با سابقه 10 سال و بیشتر است که به اوج پختگی، مهارت و آمادگی رسیده است به خارج مهاجرت می کند. در حالی که هزینه تحصیل و کسب مهارت از جیب مردم و بیت المال پرداخته شده است کشور های میزبان بدون هیچ هزینه ای یک نیروی ماهر را جذب می کنند.
چه باید کرد که پرستاران به ماندن در کشور قانع شوند؟
شریفی مقدم: آنچه جامعه پرستاری کشور را رنج می دهد تبعیض است، نظام پرداخت هیچ کشوری به اندازه نظام پرداخت ما در سلامت ناعادلانه نیست. اختلاف پرداخت بین پزشک و پرستار به 100 برابر می رسد. در برخی کشور ها مانند عربستان این میزان 2 برابر در امارات 1.5 برابر و در جایی مانند انگلستان 2.5 برابر است. در کشور های آفریقایی 2.5 برابر است. به صورت متوسط در تمامی جهان این اختلاف پرداخت 4 یا سه برابر است. اما در این جا تنها در حوزه کارانه حدود 100 برابر است.
حقوق پزشکان عضو هییت علمی دانشگاه ها بین 40 میلیون تومان تا 80 میلیون تومان است، به اضافه اینکه کارانه های آنها در مراکز برخوردار ماهانه حدود 140 میلیون تومان و در مناطق غیربرخوردار تا حدود 400 میلیون تومان است. اما در همان بیمارستان برخوردار کارانه یک پرستار ممکن است یک میلیون تومان هم نباشد. در حالی که میانگین فاصله درآمدی میان پزشکان و پرستاران در تمام دنیا 3 برابر است، فاصله درآمدی پزشکان و پرستاران در کشور حدود 100 برابر است.
این تبعیض حاصل تعارض منافع است که در همه حوزه های دیگر نیز وجود دارد با این تفاوت که نتیجه آن در نظام سلامت ضرر و زیان مالی است. گروهی که همزمان سیاست گذاری، تصمیم گیری، اجرا و نظارت دخیل به گونه ای عمل می کند تا خود بیشترین نفع را ببرند. نظام سلامت یکی از نهاد هایی است که بیشترین منابع را به خود اختصاص می دهد، اما این گروه به علت تعارض منافع خود اجازه نمی دهد که این منابع به صورت عادلانه توزیع شود؛ لذا تا این موضوع تعارض منافع حل نشود این تبعیض ها بر طرف نشده و وضعیت بدتر خواهد شد.
با این تفاسیر آینده را چگونه پیش بینی می کنید؟
شریفی مقدم: با این فرمانی که جامعه جلو رفته و هر روز قدرت مالی مردم کمتر می شود، بسیاری قدرت تامین نیاز های اولیه خود را ندارند، بسیاری در حالی که نیاز به خدمات درمانی و مراقبتی دارند برای دریافت این خدمات مراجعه نخواهند کرد. از یک سو هم بسیاری از پرستاران نیز حداقل دریافتی را دارند به همین دلیل احتمالا وضعیت در آینده بدتر خواهد شد.